زمان فعلی: ۱۷:۳۰

امروز: ۱۴۰۴/۰۸/۲۷
خانه خراب کاری هشتصد نفره

خراب کاری هشتصد نفره

13

سالها پیش که مدیر غذاونوشابه یک هتل ۵ ستاره بودم قراربود یک کنگره علمی پزشکی بزرگ با ۸۰۰ نفرمهمان توهتل برگزاربشه، روزی که رئیس کنگره که از پزشکان بنام کشور بود با همراهانش برای عقد قرارداد اومده بودند، مدیر هتل، مدیر فروش که خانمی جوان و تازه کار بود بهمراه من در جلسه حضور داشتیم. پس از صحبت در مورد نوع چیدمان سالن و سین برنامه نوبت به منو غذا رسید به محض اینکه مدیر فروش منو های بنکوئیت رو جلوی آقای دکتر گذاشت، دکتر تاکید کرد فقط یک مدل غذا اون هم جوجه کباب برای این برنامه میخواد چرا که همه میهمانان پزشک هستند و درست نیست غذای چرب و حجیم در کنگره ای اینچنینی سرو بشه. با اینکه ما خیلی موافق این منو نبودیم اما با تاکید بر اینکه باتوجه به تعداد بالای میهمانان در روز برنامه امکان تغییر منو نیست قرارداد رو بستیم.

روز برگزاری برنامه فرا رسید. کنگره بسیار بزرگ و کنارش هم یک نمایشگاه جانبی مرتبط برقرار بود. هتل پر از میهمان بود و همه ما درگیر برگزاری بین سالن ها، نمایشگاه و آشپزخانه در حال رفت و آمد بودیم. یکساعت به زمان سرو ناهار رفتم یه سر به آشپزخانه بزنم. وارد آشپزخانه که شدم یکی یکی به آشپزها خسته نباشید گفتم در همین حین صحبت کردن و خوش بش با بچه ها تعداد زیادی کباب کوبیده سیخ شده تو آشپزخانه نظرمو جلب کرد. خیلی عادی و بدون اینکه ذهنیتی داشته باشم از سر آشپز سوال کردم اینهمه کباب وسط این شلوغی چرا سیخ گرفتید، سرآشپز هم خیلی عادی تر از من با یک قیافه حق به جانب گفت برای مراسم امروز ظهر دیگه!!!

یه لحظه دلم ریخت؛

 – بهش گفتم ناهار امروز مگه جوجه نبود ؟

–  منو مگه تغییر کرده ؟

– گفت نه برنامه امروز ۸۰۰ تا کوبیده س

فکر می کردم داره شوخی میکنه به شوخی بهش گفتم منوی تو آره ولی برنامه جوجه ست، اونم یکم جا خورد و آروم اومد دست منو گرفت رفتیم سمت دفترش، اونجا ریز برنامه رو که پرینت گرفته بود پیدا کرد و بلافاصله دست شو گذاشت روی قسمت منو و گفت بیا ببین کوبیده س دیگه، انگار دنیا رو بهش داده بودند ولی نمیدونست همون لحظه با دیدن کوبیده توی ریز برنامه دنیا رو سر من خراب شد. گوشی تلفن و برداشتم بلافاصله زنگ زدم به مدیر فروش و ماجرا رو بهش گفتم امیدوار بودم اون بگه منو تغییر کرده و من و از اون حال نجات بده که دیدم اونم اونور خط حالش بد شد و گوشی از دستش افتاد ( با توجه به هجمه ای که بهش وارد بود سر اینکه تواین سن و سال این سمت رو بهش دادن دلش نمی خواست تو همچین برنامه ای اشتباه کنه).

وقتی دیدم اینجوریه سری خودمو رسوندم دفتر مدیرعامل و ماجرا رو بهش گفتم، با اینکه همچنان اعتقاد دارم در بسیاری از موارد در اداره هتل آدم توانمندی نبود و فقط از سر روابط نه شایسته سالاری مدیر اون هتل شده بود اما در این فقره بشدت با درایت عمل کرد. اون آدم همیشه عصبی و داد و بیداد کن ما رو با خودش همراه کرد وبرد آشپزخانه، از اوضاع آشپزخانه نگم براتون همه بهم ریخته و گیج بودن بعد ازاینکه ماجرا رو شنیده بودند.فقط نیم ساعت تا زمان ناهار مونده بود، آقای مدیر عامل از سر آشپز سوال کرد چند مدل غذا آماده داریم میخوام بوفه بزنی، سرآشپز که رفت چک کنه من به مدیرعامل مون گفتم دکتر تاکید داشت غذایی جز جوجه سرو نشه یادتون نیست. یه نگاهی بهم انداخت و گفت اون برای اون موقع بود الان شرایط فرق میکنه بعئم گفت برو سردخانه رو چک کن ببین چقدر جوجه خوابونده شده داریم اونارو بیار بیرون. سرتون و درد نیارم با توجه به توریستی بودن شهر محل هتلمون و شرایط خوب اون روزای گردشگری کشور ما همیشه مقدار زیادی غذا های مختلف رو آماده داشتیم. جوجه ها رو آوردیم بیرون از طرفی هم سرآشپز و بقیه آشپزها یه بوفه با غذاهایی که داشتیم آماده کردند تقریبا با ۱۰ دقیقه تاخیر نسبت به ساعت سرو غذا مهمانان رو راه دادیم سر بوفه و در همین حین من و دو تا آشپزها داخل آشپزخانه مشغول سیخ کردن و پخت جوجه کباب شدیم.

مدیرعامل هتل خودش جلوی در رستوان ایستاده بود و به میهمانان خوش آمد میگفت به محض اینکه دکتر وارد رستوران شد و با بوفه مواجه شد و درست قبل از اینکه چیزی بگه آقای مدیرعامل رفت جلو و گفت آقای دکتر ما دیدیم برنامه شما میهمانان خاصی داره و گفتیم قشنگ نیست فقط با یک غذا ازشون پذیرایی بشه یه بوفه هم زدیم گفتیم اگر کسی خواست از بوفه استفاده کنه، بعدم گفت البته این بوفه رو شما مهمان ما هستید. دکتر که تو عمل انجام شده قرا گرفته بود اون لحظه چیزی نگفت و مشغول غذا شد. ما هم تا می تونستیم جوجه زدیم و رسوندیم به سالن. هر جوری بود اون وعده غذایی گذشت البته که بعد از تمام شدن کنگره دکتر نسبت به اون وعده غذایی معترض شد اما خوب میهمانان برنامه بدون مشکل اون روز و گذروندن.

از طرفی هم بما گفتن ماجرای جوجه کباب و کباب کوبیده اشتباه تایپی کسی بوده که ریز برنامه رو تایپ کرده( که اتفاقا اون نفر تو قسمت فروش کار نمی کرد و گاها اینجور کارها رو بهش واگذار میکردن) صدالبته که من هم باید چند روز قبل از مراسم یکبار برنامه رو دقیقتر با زیر مجموعه ها چک می کردم.

دوسال بعد این ماجرا اصطلاحا ابرها کنار رفت و ماه نمایان شد. من از اون شهر رفته بودم و اتفاقی تو نمایشگاه گردشگری تهران یکی از مدیران میانی اون موقع  هتل رو دیدم. سر صحبت باز شد و کشید به اون کنگره، اونجا بود که اون دوستمون بهم گفت که بعدها شنیده اون اشتباه تایپی عمدی بوده برای خراب کردن اون مدیر فروش خانم، و من هاج و واج از اینهمه نامردی که بخاطرش در یه همچین برنامه ای آبروی هتل رو به  خطر انداختند.

فقط و فقط براینکه یه عده چشم نداشتن موفقیت و ارتقای کسی جز خودشون رو تو اون هتل ببینند.

نویسنده: تیم مدیریت راه بلد

تاریخ یادداشت: آبان ۱۱, ۱۴۰۴

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

پر بازدید ترین نوشته ها

سفر فردی گردشگران خارجی به ایران از مرداد ۱۴۰۴ ممنوع شد

young-female-tourist-iran

برگزاری نمایشگاه سفر و طبیعت‌گردی ۱۲ الی ۱۶ شهریور ماه

Screenshot 2025-09-06 084319

احمد ساعیان مدیرعامل شرکت گروه هتل‌های هما شد

2025922175524123

سفر فردی گردشگران خارجی به ایران از مرداد ۱۴۰۴ ممنوع شد

young-female-tourist-iran

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *