امسال روز جهانی گردشگری در حالی فرا میرسد که این صنعت در ایران بیش از هر زمان دیگر، زیر بار سنگین چالشهای اقتصادی، تورم و نوسانات بیوقفه نرخ ارز قرار دارد. صنعتی که زمانی امید و منبع درآمد میلیونها ایرانی بود، امروز با چالشهایی جدی چون افزایش سرسامآور هزینهها، کاهش قدرت خرید گردشگران [داخلی] و افت چشمگیر تقاضا برای سفر مواجه است. راهنمایان گردشگری، آژانسها، هتلها و کسبوکارهای کوچک این حوزه، در خط مقدم این بحران ایستادهاند؛ صنفی زحمتکش و فرهنگی که نقشی بیبدیل در معرفی هویت ملی و جذب گردشگر ایفا میکند، اما همواره در حاشیه مانده و از حمایت کافی برخوردار نبودهاند. افزایش مداوم نرخ ارز و گرانی بیوقفه بلیتها، اقامت و خدمات سفر، بسیاری از برنامههای سفر را برای مردم به چالش تبدیل کرده و شمار زیادی از فعالان گردشگری را تا مرز تعطیلی کشانده است. در چنین شرایطی، باید به یاد داشت که گردشگری صرفاً یک فعالیت تفریحی نیست؛ گردشگری بخشی از اقتصاد ملی، ابزاری برای توسعه پایدار، بسترساز اشتغال و فرصتی برای دیپلماسی فرهنگی است. اگر امروز صدای فعالان این حوزه شنیده نشود، فردا فرصتهای طلایی بسیاری از دست خواهد رفت و جبران آن بسیار چالشبرانگیز و پیچیده است. در حالیکه این صنعت میتواند موتور محرک اقتصاد و بستری برای امید و اشتغال باشد، افزایش بیرویه هزینهها ،سفر را به کالایی لوکس و غیرقابلدسترس تبدیل کرده است. البته این قاعده اقتصادی در خصوص گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند صدق نمیکند و همچنان ایران یکی از مقاصد برتر به لحاظ جاذبههای گردشگری و یکی از کشورهای ارزانقیمت برای گردشگران خارجی است و در صورت بسترسازی برای ورود این گردشگران به کشور، میتوان امیدوار بود که رکود فعلی تا حد زیادی التیام یابد. اما باید بیان داشت فعالانی که سالها در سکوت و بیادعایی، پشت صحنه توسعه گردشگری کشور و دفاع از میراث و فرهنگ این آب و خاک تلاش کردهاند، امروز بیش از همیشه چشمبهراه حمایت و سیاستگذاری مسئولانهاند. اگر این روند ادامه یابد، نه تنها فرصتهای شغلی بلکه هویت گردشگری ایران نیز در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. بحران ارز گردشگری را بلعیده و این صنف در روز جهانی گردشگری در مظلوم ترین حالت خود قرار دارد ، در روزی که باید جشن گرفته میشد صدای خاموشی را فریاد میزند که میگوید: ما را ببینید، پیش از آنکه دیر شود.